چه ساختمانی را میتوان مارکدار نامید ؟
در دیدار با آقای مهندس پاسبانی نظر ایشان را در رابطه با اینکه چه ساختمانی را میتوان مارکدار نامید جویا شدیم؟
آقای پاسبانی در جواب فرمودند: اینکه تصور کنیم یک ساختمان بهخودیخود مارکدار باشد صحیح نیست، ساختمان زمانی مارکدار میشود که از کوچکترین اعضاء دخیل در ساخت آن تا اصلیترین آنها در سطح بالایی از کیفیت قرار داشته باشند.
واقعیت این است که کار ساخت یک بنا، کاری گروهی است و برآورد شده که تقریباً ۴۰۰ شغل در ساخت یک ساختمان درگیر است. گزینش دقیق عوامل و کیفیت کار افراد دستاندرکار و خدمات پس از فروش واحدها میتواند ساختمان را شاخص کند. نظر من این است که بجای واژه ساختمان مارکدار باید از واژه ساختمان مارکدار شده استفاده کرد چون بدون در نظر گرفتن عوامل بالا ساختمان بهخودیخود نمیتواند مارکدار باشد. اگر گروه سازنده تا زمان عمر ساختمان در کنار آن باشند میتوان آن ساختمان را مارکدار شده در نظر گرفت.
البته گاهی مسئله مارکدار بودن عکس حالت قبل میشود به این شکل که یک بنا هویت مستقلی جدا از سازنده خود پیدا میکند به شکلی که آرشیتکت، سازنده و عوامل به وجود آورنده آن اعتبار خود را از آن بنا میگیرند. بهطور مثال برج میدان آزادی از همین دست بناها است. این شکل از ساختمانها در بخش مسکونی کمتر وجود دارند، به همین دلیل اکثر ساختمانهای مسکونی، مارکدار بودن خود را از عوامل سازنده خود کسب میکنند.
سؤال کردیم آیا روند ساختوساز فعلی منجر به ساخت ساختمانهایی که در آینده شاخص باشند، خواهد شد؟
بله؛ من میتوانم چنین آیندهای را متصور شوم. روند ساختوساز فعلی منجر به ساخت ساختمانهای فاخر و ماندگار خواهد شد، زیرا در این زمینه مثالی هست که میگوید این آرشیتکتها و مهندسان نیستند که شهر را میسازند بلکه این اقتصاد است که شهر را میسازد. در دورهای نیاز به «صرفاً داشتن سرپناه»، کیفیت ساختوساز را تنزل داده بود چون تمام افراد فقط به دنبال در اختیار داشتن یک بنا بهعنوان جایی که در آن ساکن شوند بودند و این موضوع کیفیت ساختوساز را در آن دوران پایین آورد. در سالهای اخیر و با گذر از آن دوران ساختوساز، عرضه کالایی به اسم ساختمان تغییر شکل داده و رقابت بیشتر شده و در این فضای رقابتی سرمایهگذارها به دنبال آرشیتکتهایی هستند که مفاهیم ساختوساز نوین را رعایت میکنند، زیرا نیاز جامعه از خواست فضایی صرفاً برای زندگی تغییر کرده و مردم به دنبال در اختیار داشتن ساختمانهایی هستند که در آن طراحی فضا با سبک و سلیقه مناسبتری صورت گرفته باشد.
پرسیدم که آیا ایشان سبک خاصی را در طراحیهایشان دنبال میکنند؟
من شخصاً اعتقادی به سبک ندارم، مثلاً مدرن، کلاسیک و … بیشتر کلماتی کلیشهای هستند که توسط افرادی که در کار املاک هستند و برای معرفی تیپ کلی بناها به وجود آمده است، درصورتیکه هرکدام از این سبکها در معماری مفهوم و ساختار مخصوص خودشان رادارند. من در زمان طراحی زیاد تابع این کلمات نیستم و فارغ از مسئله سبک بیشتر به اصول طراحی توجه میکنم. شخصاً بیشتر ترجیح میدهم بنایی را طراحی کنم که بهرهبردار در آن احساس و آسایش داشته باشد و با استانداردهای زندگی و مفاهیم معماری هماهنگتر باشد.
پرسیدیم آیا استفاده از متریال برند، ساختمان را مارکدار میکند؟
استفاده از متریال برند میتواند ساختمان را مارکدار کند، البته در نظر داشته باشید که میتواند نه اینکه حتماً باعث مارکدار شدن ساختمان میشود. بهصرف استفاده از متر یال برند کل ساختمان ارزشمند نمیشود بلکه فقط کالای ارزشمندی در آن بنا استفادهشده است، اینکه چگونه و در کجا نصب میشود و به چه نحوی استفاده میشود و آیا کل ساختمان درشان آن هست یا نیست مهم است، در حقیقت باید «تعادل» در بنا برقرار باشد. بهطور مثال اگر ساختمانی بسازیم که ازنظر آسایش فاقد شرایط مطلوب باشد و طراحی فضاها نیز با نیازها هماهنگی نداشته باشد استفاده از هیچ متر یال لوکسی نمیتواند تعادل ازدسترفته را برقرار کند.
اگر تعادل میان فضا و امکانات ساختمان برقرار نشود در این شرایط ارزش کالای استفادهشده هم از بین میرود. در استفاده از کالای برند هم شرایط انتخاب محصول هم عرضه و هم نصب و حتی فرهنگ استفاده از آن باید در نظر گرفته شود و موجود باشد. یک ساختمان مانند یک سمفونی است که همهچیز در آن باید درست و هماهنگ باشد تا موسیقی درخور و زیبا شنیده شود. در ساخت یک بنا، از سازنده و آرشیتکت تا عوامل ساخت و محصولات استفادهشده در آن باید همه هم شان و هماهنگ باهم باشند تا ساختمان مارکدار شود.
در آخر با توجه به اینکه بعدها هرکدام از ما باکارهایی که امروز انجام میدهیم قضاوت میشویم، چهبهتر است که در حد توان خودمان سعی در بهینه کردن ساختوساز داشته باشیم.
منبع: ساختمانهای مارک دار
دانستنیها